کشکول ماه نشان
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 5:58 ::  نويسنده : عبدالله

 بسندى از معلّى بن خنيس كه در نوروز نزد امام صادق عليه السّلام رفتم، فرمود: امروز را ميشناسى؟ گفتم روزيست كه عجمها بزرگش دارند و بهم هديه دهند قربانت، فرمود: بكعبه‏ اى كه در مكّه است، اين شيوه براى امريست ديرين كه تفسيرش كنم برايت تا بفهمى، گفتم: اى آقايم، آن را از شما بدانم دوست ‏تر است نزد من از اينكه مرده‏ هايم زنده شوند و دشمنانم بميرند، فرمود: در نوروز بود كه خدا از بنده‏ هايش پيمان گرفت او را بپرستند و شريك با او نياورند، و برسولان و حججش بگروند، و بائمّه عليهم السلام ايمان آرند.
نخست روز است كه خورشيد تابيده، باد وزيده، گل شكفته در زمين، روزى كه كشتى نوح بر جودى استوار شده، روزى كه خدا در آن هزارها كه از ترس مرگ گريخته و مرده بودند زنده كرد، روزى كه جبرئيل به پيغمبر فرود آمد روزى كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله على عليه السّلام را بدوش گرفت تا بتهاى قريش را از فراز كعبه افكند و خرد كرد، و همچنين بود ابراهيم عليه السّلام، روزى كه پيغمبر فرمود تا اصحابش‏ با أمير المؤمنين بيعت كردند، روزى كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله على عليه السّلام را بوادى پريان فرستاد تا از آنها بيعت گيرد: روزى كه دوباره مردم با على عليه السّلام بيعت كردند، روزى كه بخوارج نهروان پيروز شد و ذو الثدية را كشت، روزى كه قائم ظهور كند و روزى كه بدجّال پيروز شود و او را در زباله ‏دان كوفه بدار زند، نو روزى نيايد جز اينكه ما توقع فرج داريم زيرا از روزهاى ما و روزهاى شيعيان ما است، حججش نگه‏ داشتند و شما آن را گم كرديد.
فرمود: يكى از پيغمبران از پروردگارش پرسيد چگونه اينها كه برون شدند زنده كنى؟ خدا در اين روز باو وحى كرد آب بر مرقدشان بپاشد كه نخست روز سال پارسيانست و آنان كه 30 هزار بودند زنده شدند، و آب پاشيدن در آن روز سنّت شد گفتم: اى آقايم، قربانت نام روزهاى پارسى را بمن نگوئى؟ فرمود: آنها 30 روزند از ماههاى قديم بی كم بيش در هر ماه.
1- هر مزد روز نامى از نامهاى خدا تعالى كه آدم را در آن آفريد، پارسيان گويند: خوبست و نوشيدن و شادى را شايد.
امام صادق عليه السّلام ميفرمود: سعد است و مبارك: روز شاديست، با أميران و سروران در آن سخن گوئيد، حوائج را بخواهيد كه برآورده شوند باذن خدا، نوزادش مبارك است، نزد سلطان برويد، بخريد، بفروشيد، زراعت كنيد، درخت بكاريد بنا كنيد، سفر كنيد كه همه كار را شايد و تزويج را، بيمارش بزودى به شود گمشده‏ اش يافت شود ان شاء اللَّه.

  آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج‏3، ص: 81

سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 5:48 ::  نويسنده : عبدالله

يكى از پيغمبران بنام ازقيل بوادى رسيد كه اهل آن همگى مرده بودند از قيل عرض كرد خداوندا اينها را چگونه زنده خواهى نمود امر شد كه مقدارى آب بر روى خاكهاى آنها بريز و بخواه تا زنده شوند ازقيل مقدارى آب ريخت و از خداوند تقاضاى اعاده آنها را بحيات و زندگانى نمود فورا همگى زنده شدند و بين سى سال تا هفتاد سال مجدّدا زندگى نمودند يعنى از سى سال كمتر و از هفتاد سال بيشتر بود و اين قضيّه در روز اوّل فروردين يعنى روز اوّل بهار واقع شده باين واسطه روز اوّل فروردين را عيد ميگويند و كلمه عيد مأخوذ از عود و اعاده است.

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 6:17 ::  نويسنده : عبدالله

  امير المؤمنين به فرزند خود حسن گفته: «اى فرزند چهار چيز ترا بياموزم كه از طب بی نياز گردى؟. گفت: آرى. گفت: «تا گرسنه نباشى دست فرا خوراك مبر، تا خواهش به خوراك دارى از خوردن باز ايست، هر چه خورى نيكو بخاى، خواستى بخسبى قضاى حاجت كن؛ چون اينها را به كار برى از طب بی ‏نياز باشى».

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 6:11 ::  نويسنده : عبدالله

 امام صادق گفته: «مايه هستى آدمى و دوام آن چهار چيز است: آتش، نور، آب. خوردن و آشاميدن بر اثر آتش است. ديدن و يافتن با نور است. شنيدن و بوييدن با باد است. و لذت خوراكى و آشاميدنى با آب است؛ هر گاه در شكم آدمى گرمى آتش نبود خوردنى و آشاميدنى را هضم نمی ‏كرد؛ هر گاه ديده روشنايى نداشت نمی ‏ديد و نمی ‏يافت؛ هر گاه باد نبود آتش شكم افروخته نمی شد. هر گاه آب نبود لذت خوراكى و آشاميدنى را نمی يافت».
از او پرسيدم آتشها كدام است؟. گفت: «چهار آتش است: آتشى كه می خورد و می ‏آشامد و آتشى كه می خورد و نمی آشامد و آتشى كه می آشامد و نمی ‏خورد و آتشى كه نمی خورد و نمی ‏آشامد.
آتشى كه می ‏خورد و می ‏آشامد آن آتشی ست كه در بنى آدم و هر جانورى هست كه حرارت غريزى باشد. و آتشى كه می ‏خورد و نمی ‏آشامد آتش هيزم است و آتشى كه می ‏آشامد و نمی خورد آتش درخت است و آتشى كه نمی ‏خورد و نمی آشامد آتش سنگ چخماق است و حباحب است (حباحب بخيلى بود كه از بيم آمدن مهمان آتش اندكى می ‏افروخت).

 روايت شده كه در زمان خلافت عمر مردى با زن ديوانه زنا كرد، و بيّنة (گواهان) بر زناى آن زن گواهى دادند، عمر دستور داد آن زن را حد بزنند، پس على عليه السّلام در حالى كه آن زن را مى‏بردند حد بزنند بآن زن برخورده پرسيد: زن ديوانه كه از فلان طايفه بود چه كرده بود كه او را ميكشيدند و می ‏بردند؟
باو عرض شد: كه مردى با او زنا كرده و گريخته، و گواهان بر زناى آن زن گواهى داده‏ اند و عمر دستور داده است كه او را حد بزنند، فرمود: آن زن را بنزد عمر باز گردانيد و باو بگوئيد: مگر ندانسته كه اين زن ديوانه از فلان طايفه است، و پيغمبر (ص) فرموده است: قلم تكليف از ديوانه برداشته شده است تا آنگاه كه بسلامت بازگردد، اين زن عقل خود را از دست داده (و از كردار او مؤاخذه نشود)؟ پس آن زن را بنزد عمر باز گرداندند و آنچه امير المؤمنين عليه السّلام فرموده بود باو گفتند، عمر گفت:
خدا در كار على گشايش دهد براستى نزديك بود با حد زدن بر اين زن هلاك گردم، پس دستور داد حدش نزنند. و روايت شده كه زنى باردار و حامله را كه زنا داده بود بنزد عمر آوردند، عمر دستور داد آن زن را سنگسار كنند، امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: گيرم كه تو بر اين زن تسلط دارى (كه بواسطه زنا سنگسارش كنى) پس چه تسلطى بر آن كودكى كه در شكم او است دارى؟ در صورتى كه خداى تعالى فرمايد:
 «و بر ندارد گنه بارى بار ديگرى را» (سوره فاطر آيه 18) پس عمر گفت: زنده نباشم براى هيچ امر دشوارى كه ابو الحسن (على عليه السّلام) در آن نباشد.
سپس گفت: پس با او چه بكنم؟ فرمود: او را نگهدار تا بزايد، و چون زائيد و براى سرپرستى فرزندش كسى را پيدا كرد آنگاه او را حد بزن، با  اين دستور اندوه عمر در باره آن زن بر طرف شد، و در جارى ساختن حكم بر آن زن بفرمان امير المؤمنين عليه السّلام گردن نهاد.

 

   ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏1، ص: 195

پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:خمس از نظر شیعه ,خمس, معنی غنیمت,, :: 6:19 ::  نويسنده : عبدالله

غنم:
 (بر وزن فلس و قفل) و غنيمت هم بمعنى غنيمت جنگ است و هم بمعنى هر فايده. و معنى اول از مصاديق معناى دوم است پس آن يك معنى بيشتر ندارد و آن هر فايده است اينك اقوال بزرگان در معنى آن:
راغب گويد: غنم (بر وزن قفل) در اصل دست يافتن بگوسفند است سپس در هر دست يافته بكار رفته خواه از دشمن باشد يا غير آن.
قاموس آنرا فيى‏ء و رسيدن بشى‏ء بدون مشقت گفته است ظاهرا مرادش از «فيى‏ء» غنيمت است گر چه فيى‏ء غنائم بعد از جنگ است. در اقرب الموارد آمده: غنيمت آنست كه از محاربين در حال جنگ گرفته شود و هر شى‏ء بدست آمده غنم، مغنم و غنيمت ناميده ميشود.
طبرسى رحمه اللّه در ذيل آيه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ ... در بيان «اللغة» آنرا غنيمت جنگى گفته در ذيل «المعنى» فرموده: در عرف لغت بهر فائده غنم و غنيمت گفته ميشود.
در المنار ذيل آيه فوق گفته: غنم، مغنم و غنيمت در لغت چيزيست كه بدست آنسان بی ‏مشقّت آيد چنانكه قاموس گفته. سپس بقيد «مشقّت» اشكال كرده كه در موارد غنيمت صادق نيست و بعد گفته: متبادر از استعمال اين است كه غنيمت و غنم آنچيزى است كه انسان بدست مياورد بی ‏آنكه مالى و غيره درباره آن بذل كند.
خلاصه آنكه: غنيمت در اصل بمعنى كلّ فائده است. و ظهور فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ نساء: 94. در كلّ فائده است چنانكه طبرسى آنرا فواضل نعمتها و رزق گفته است. ايضا در المنار رزق و فواضل نعمت گفته است.
وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ ...
انفال: 41. بدانيد آنچه فائده برده‏ايد از چيزى، پنج يك آن براى خدا و رسول و قريب رسول (امام كه ذى القربى مفرد است) و يتيمان و مسكينان و ابن سبيل است، اگر بخدا و بآنچه روز فرقان (روز بدر) و روزيكه دو گروه مسلمان و مشرك با هم ملاقات كردند، ايمان داريد.
ظهور آيه ميرساند كه خمس يك حكم تشريعى ابدى است در هر فائده كه بانسان ميرسد خواه بوسيله جنگ باشد يا غير آن و اينكه مورد نزول آيه غنائم جنگى است مخصّص آن نميتواند باشد بلكه مورد سبب نزول حكم كلّى است كه مورد يكى از مصاديق آنست. لذا ائمّه اهل بيت عليهم السلام آنرا كل فائده فرموده و فوائد هفتگانه را: غنائم جنگى، ارباح مكاسب، زمينيكه ذمّى از مسلمان خريده، معدن، گنج، مال مختلط بحرام و آنچه با غواصى بدست آيد، از آن شمرده ‏اند شيخ عليه الرحمة در استبصار باب وجوب الخمس از امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه راوى از آيه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ امام فرمود: هى و اللّه الافادة يوما بيوم ...» اين روايت در كافى نيز نقل شده است و در كافى از سماعة نقل شده كه از ابو الحسن عليه السّلام (امام كاظم) سؤال كردم از خمس فرمود: «فى كلّ ما افاد النّاس من قليل او كثير».
بقيه سخن در «خمس» ديده شود.
 (مغانم): جمع مغنم بمعنى غنيمت است وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها ...
فتح: 19. مغانم چهار بار در قرآن مجيد آمده است: نساء: 94، فتح:
15، 19، 20. ظاهرا جز آيه نساء همه درباره غنائم جنگى‏اند.
غنم:
 (بر وزن فرس) گوسفند.
وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ‏ شُحُومَهُما ... انعام: 146. و از گاو و گوسفند بر يهود پيه آنها را حرام كرديم هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‏ غَنَمِي طه: 18. آن عصاى من است، بر آن تكيه ميكنم، با آن برگها را براى گوسفندانم تكان ميدهم، اين لفظ شامل مطلق گوسفند و بز است و از خود مفرد ندارد، واحد آن شاة است.

چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 6:37 ::  نويسنده : عبدالله

السلام علی من اتبع الهدی .خداوند تبارک وتعالی ئر قرآن کریم میفرماید :اطعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم .  يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ  وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيم‏ .ووَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ-  الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ‏. وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً . فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيرا. وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُون‏ .وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُورا.اگر خلفا معصوم نباشند پس متونند مسرف و غافل و ...باشند که خداوند تعا لی  فرموده از آنها اطاعت نکنید.شیعه هم با استناد به این آیات فقط اطاعت از معصوم وافراد مورد نظر معصومین راواجب میداند درنتیجه جانشینان رسول خدا ص باید معصوم باشند که ما بتوانیم از آنها اطاعت کنیم والا طبق عقیده اهل سنت مردم باید داناتر از خلفا باشند تا همه موارد خلاف شرع را بدانند وهروقت خلیفه  رسول خدا اشتباه  کرد اطاعت نکند.یا چون خدا دستور داده از اولی الامر اطاعت کنید پس همه دستورات او واجب است حتی اگر خلاف شرع باشد انصافا عقیده شیعه درسته یا اهل سنت ؟؟؟؟؟؟

سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:عقیقه ,آداب هنگام تولد نوزاد, :: 6:25 ::  نويسنده : عبدالله

وقتى فرزند متولد شد سنت آن است كه شسته شده و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود، و كام كودك را با آب فرات- اگر يافت شود و گر نه با آب گوارا- بردارند، و نيز با تربت امام حسين عليه السلام كام او را باز كنند.
حق فرزند بر پدر خود آن است كه نام خوبى بر او انتخاب كند، و بهترين نام، نام پيامبران و امامان عليهم السلام است و از نامگذارى به «حكم»، «حكيم»، «خالد»، «مالك»، «حارث» پرهيز كند، و اگر نام فرزند را محمد گذاردند كنيه او را «ابو القاسم» نگذارند.
و در روز هفتم- اگر فرزند پسر بود- يك قوچ براى او عقيقه كنند، و اگر دختر بود يك ميش. و اين عقيقه نمودن مستحبّ مؤكّد است و حتى صدقه دادن به پول، جايگزين آن نمی ‏شود. و يك چهارم عقيقه را به ماما بدهند.
مستحب است گوشت عقيقه را پخته و مردم را به خوردن آن دعوت كنند، و هر چه تعداد آنان بيشتر باشد بهتر است، اگر غذا پختن ممكن نبود جايز است گوشت را بر فقرا تقسيم نمايند، و مواظب باشند استخوانها شكسته نشوند بلكه آنها را از يك ديگر جدا كنند. پدر و مادر نيز نبايد از عقيقه بخورند.
در روز هفتم سر نوزاد را تراشيده و هم وزن آن طلا يا نقره صدقه داده شود. و اين صدقه با عقيقه در يك محل باشد. اگر از روز هفتم گذشت تراشيدن سر لازم نيست.
هنگام ذبح عقيقه اين دعا را بخواند:
 «بسم اللَّه و الحمد للَّه و اللَّه أكبر إيمانا باللَّه و ثناء على رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله، اللّهمّ اخسأ عنّا الشّيطان الرّجيم و الحمد للَّه ربّ العالمين».
 «بنام خدا و سپاس خداوند را و خداوند بزرگتر است. در حالى كه ايمان به خداوند داشته و بر پيامبر خدا و آل او درود می ‏فرستم اين حيوان را ذبح می‏كنم. خداوندا، شيطان رانده شده را از ما دور گردان، و همه ستايش‏ها مخصوص خداوند پروردگارجهانيان است».
و بر خلاف يهوديان هر دو گوش بچه را سوراخ كنند.
از دستورات ضرورى براى مردها ختنه كردن است‏

دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, :: 6:11 ::  نويسنده : عبدالله

 امام صادق عليه السلام فرمود: «مبادا كسى از شما بدون هيچ مقدمه‏اى با همسر خود همبستر شود، كه خوف آن می رود كه زن به كمترين چيزى به شوهر خود خيانت كند، بلكه هر گاه كسى از شما نزد همسر خود می رود ابتدا با يك ديگر شوخى و بازى داشته باشند كه اين گواراتر است».
و از آن امام عليه السلام نقل شده است: «براى مردى كه كم خرد است همسر بگيريد ولى براى زن كم خرد همسر نگيريد، زيرا مرد كم خرد اميد عاقل شدن او هست به خلاف زن كم خرد».
و پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: «زنان را در اطاقهايى كه مشرف بر منزل همسايه است جاى ندهيد، نوشتن به آنان آموزش دهيد،  سوره نور و بافتنى به آنها آموزش دهيد».
و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله‏ فرمود: «هر گاه زن از جايى كه نشسته بود برخاست، مردى به جاى او ننشيند تا خنك گردد»

دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, :: 6:3 ::  نويسنده : عبدالله

هنگام همبستر شدن ابتدا نام خدا را ذكر كرده سپس اين دعا را بخوان:
 «اللّهمّ ارزقني ولدا و اجعله تقيّا زكيّا ليس في خلقه زيادة و لا نقصان، و اجعل عاقبته إلى خير، اللّهمّ لا تجعل للشّيطان فيه شركا و لا نصيبا».
 «خداوندا، فرزندى نصيب من كن، و او را با تقوى و مهذّب قرار ده، آفرينش او كم و كاستى و اضافه ‏اى نداشته باشد، عاقبت به خير باشد.
خداوندا، شيطان در او سهم و نقشى نداشته باشد».
هر گاه همسرت حامله شد براى او، غذاى به تهيه كن كه آن تاريكی هاى دل را از بين برده و دوستى شما را محكمتر می ‏كند. و اگر فرزند پسر باشد شجاع خواهد بود و اگر دختر باشد زيبايى او بيشتر شده و نزد شوهرش بهره‏مند می ‏شود.
وقتى همسرت بچه ‏دار شد او را با صنوبر يا صمغ درخت معطر كن و مريم فرزند عمران عليها السلام از اين ماده خوشبو استفاده می ‏كرد.
براى طلب فرزند اين دعا را بخوان:
 «ربّ لا تذرني فردا و أنت خير الوارثين‏ و اجعل لي من لدنك وليّا يرثني في حياتي و يستغفر لي بعد وفاتي، و اجعله لي خلفا سويّا و لا تجعل للشّيطان فيه شركا و لا نصيبا، اللّهمّ إنّي استغفرك و أتوب إليك إنّك أنت الغفور الرحيم».
 «پروردگارا، مرا تنها مگذار و تو بهترين ارث برنده هستى، از نزد خودت ياورى براى من قرار ده كه در زندگيم از من سود برد و پس از مرگم بر من استغفار كند، و او را فرزندى سالم بر من قرار ده، و شيطان را در او سهم و نقشى نباشد. خداوندا، من بسوى تو توبه نموده و بخشش تو را می ‏طلبم، تو بخشنده و مهربانى».
اين دعا را هفتاد مرتبه بخواند، و هر كس اين دعا را زياد بخواند خداوند هر چه او آرزو دارد از مال و فرزند و خير دنيا و آخرت به او خواهد داد.
امام صادق عليه السلام فرمود: «سه چيز است كه به بدن آسيب رسانده و چه بسا موجب مرگ می ‏شوند: در حال سيرى «1» حمام رفتن، خوابيدن در حال سيرى، و ازدواج با پير زن».
و نيز حضرت صادق عليه السلام فرمود: «سه چيز است كه هر كس به آنها
عادت كند ديگر آنها را ترك ننمايد: كندن مو، بالا زدن پيراهن، ازدواج با كنيزان».

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم با پیروی وترویج معارف اسلامی در کلیه مراحل زندگی پیروز و سربلند باشید. @Asemaneabima
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان dosti و آدرس mahe14.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 559
بازدید کل : 61030
تعداد مطالب : 150
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content